معنی امپراطور دیوانه روم
حل جدول
نرون
امپراطور دیوانه
نرون
امپراطور روم باستان
اکتاویانوس
باسیلیوس، سزار، ماکسیموس، هادریان
اولین امپراطور روم
آگوستوس
نخستین امپراطور روم
آگوستوس
امپراتور دیوانه روم
نرون
امپراطور قسی القلب روم
کلادیوس نرون
همسر سومین امپراطور روم
یونیا
واژه پیشنهادی
فرهنگ فارسی هوشیار
لاتینی شاهنشاه سالار (اسم) عنوان سرداران روم قدیم، پادشاه مقتدری که بر ممالک و نواحی بسیار سلطنت کند شاهنشاه. امپراطور ایمپراطور.
لغت نامه دهخدا
امپراطور. [اِ پ ِ] (اِ) رجوع به امپرتوری شود.
فرهنگ عمید
پادشاه مقتدر و توانایی که بر کشوری پهناور یا مملکتی که از کشورها و ملتهای مختلف تشکیل شده، سلطنت داشته باشد، شاهنشاه،
[قدیمی] لقب سرداران بزرگ روم،
معادل ابجد
781